وحشت زدگی نزدیک ترین راه مرگ!!!
به گزارش لرستانی مجله سپیده دانایی: افراد مبتلا به اختلال وحشتزدگی در طول روز و هفته مشکل خاص روانی یا جسمانی ندارند ولی هر چند وقت یک با ردچار حمله های وحشتزدگی یا پانیک می شوند. وقتی حمله وحشتزدگی برای کسی اتفاق بیفتد، ضربان قلب او بالا می رود، عرق می کند، دست و پایش می لرزد، احساس خفه شدن می کند، قفسه سینه اش درد می گیرد و احساس سرگیجه به او دست می دهد.
از نظر شناختی، فرد فکر می کند که ممکن است دچار حمله قلبی شود، بمیرد، دیوانه شود یا کنترل خود را از دست بدهد. فرد مبتلا به اختلال وحشتزدگی، پس از مدتی نگران حمله های بعدی می شود و به همین علت سعی می کند موقعیت هایی که موجب بروز حمله می شود را پیش بینی کرده و از آنها اجتناب کند. همین امر ممکن است سبب مشکلات عمده ای در زندگی فرد شود.
شیوع اختلال
اختلال وحشتزدگی، اختلالی نادر نیست. پژوهش ها نشان داده که یک تا 4 درصد از افراد جامعه حمله های وحشتزدگی را تجربه کرده اند. این اختلال در زن ها بیش از مردها بروز پیدا می کند و میانگین سنی مبتلایان به آن، بیست و پنج سالگی است. تعداد حمله ها می تواند در یک حمله در ماه تا چند حمله وحشتزدگی در روز متغیر باشد. هر حمله در چند دقیقه به اوج می رسد و معمولا پس از 10 تا 20 دقیقه به تدریج از شدت علائم کاسته می شود.
افرادی که به این اختلال مبتلا هستند، معمولا پیش از هر جای دیگری به دکتر قلب و عروق مراجعه می کنند، زیرا حدس می زنند تپش قلب نشانه ای از حمله قلبی قریب الوقوع است.
بیماری های دیگر هم هست که به ذهن مبتلایان به این اختلال می رسد: مشکلات ریوی، بیماری ام اس، مشکل غدد و ضعف عمومی. هنگامی که دکتر متخصص خبر از سلامتی جسمانی مبتلایان می دهد، خیال آنها تا اندازه ای آسوده می شود ولی به علت اینکه حمله ها ادامه می یابد، به سراغ دکترهای دیگر می روند تا علت این حمله ها را دریابند اما واقعا علت این حمله های وحشتزدگی چیست؟
علل بروز اختلال
یک بار دیگر علائم جسمانی حمله های وحشتزدگی را مرور کنیم: تپش قلب، تنگی نفس، لرزش دست، عرق کردن و ... این نشانه ها برای شما آشنا نیستند؟ این نشانه ها مشابه نشانه های اضطراب است و همه ما آنها را تجربه کرده ایم. همچنین ممکن است این نشانه ها پس از یک فعالیت جسمانی شدید بروز یابند.
بگذارید به مورد آقای پاکروان که در ابتدای مطلب معرفی کردیم، برگردیم؛ نخستن حمله آقای پاکروان پس از یک فعالیت جسمانی سنگین اتفاق افتاد و سرگیجه آقای پاکروان هم به علت بلند شدن ناگهانی بود، پس چرا حمله وحشتزدگی برای دیگر افرادی که فعالیت جسمانی شدید دارند اتفاق نمی افتد؟
روانشناسان باور دارند که علت اصلی، فکرهایی است که به ذهن مبتلایان به اختلال وحشتزدگی می آید. اگر آقای پاکروان در آن لحظه ای که دچار این حمله شد، با خودش فکر می کرد که این سرگیجه ناشی از فعالیت جسمانی است و نه حمله قلبی، احتمالا پس از چند دقیقه آرام می شد و به کارش ادامه می داد ولی هنگامی که حدس زد سرگیجه و تپش قلب او نشاندهنده حمله قلبی است، مضطرب شد.
همانطور که همه ما می دانیم در هنگام اضطراب، قلب فرد تندتر می زند، نفسش به شماره می افتد و بدنش عرق می کند. در نتیجه اضطراب موجب می شود علائم جسمانی که در فرد وجود داشت، تشدید شود؛ قلبش تندتر بزند، نفسش به شماره بیفتد، به گونه ای که قفسه سینه اش درد بگیرد. اینجا است که فرد احساس می کند حالش بدتر می شود و احتمالا با خودش می گوید: «بله، خودش است. حمله قلبی. حال من لحظه به لحظه دارد بدتر می شود.» و در نتیجه باز هم بیشتر مضطرب می شود.
این ماجرا تا جایی ادامه دارد که شدت علائم به حدی می رسد که تحملش واقعا طاقت فرسا است ولی هیچ گاه به سکته، مرگ یا از دست دادن کنترل شخصی منجر نمی شود. شاید با خودتان بگویید چرا مبتلایان به این اختلال پس از چند حمله متوجه نمی شوند که این حمله ها به مرگ یا سکته منج رنمی شود؟ علتش کارهایی است که این افراد هنگام حمله وحشتزدگی انجام می دهند.
آقای پاکروان در هنگام هر حمله روی زمین می نشست و سریع یک قرص زیرزبانی می خورد. ممکن است سایر مبتلایان دراز بکشند، عضلات خود را منقبض کنند، آب بخورند و ... بعد از اینکه حمله تمام شد، احتمالا با خودشان فکر می کنند که چقدر خوب شد روی زمین نشستم یا قرص خوردم، وگرنه سکته کرده بودم. به این رفتارها، رفتارهای ایمنی گفته می شود.
روش های درمان این اختلال
اگر تبیین اختلال به این سادگی است، پس باید احتمال درمان آن بالا باشد. با وجود اینکه اختلال وحشتزدگی از شدت زیادی برخوردار است و افراد مبتلا به آن حالت های جسمانی بسیار شدیدی را تجربه می کنند، خوشبختانه پژوهش ها نشان داده است که این اختلال پاسخ بسیار خوبی به درمان های روانشناختی می دهد. باید بیمار را از این موضوع آگاه کرد که اختلال او حاصل دست به دست هم دادن اضطراب و حالت های جسمانی بی ضرری است که احتمالا همه افراد تجربه می کنند.
اگر شما نیز این حمله ها را تجربه می کنید، می توانید از یک روانشناس بالینی برای غلبه بر مشکل خود کمک بگیرید ولی چنانچه مشکل شما چندان حاد نیست، نکات زیر می تواند برای غلبه بر اختلال شما را یاری کند.
فقط به یاد داشته باشید که زمانی می توانید مطمئن باشید حملات شما ناشی از بیماری جسمانی نیست که پزشک شما را معاینه کرده باشد. بعد از اطمینان از وجود نداشتن علل جسمانی می توانید از روش های زیر برای مدیریت وضعیت خود کمک بگیرید.
1- مدل اختلال را بشناسید
بدن ما در طول روز ممکن است به علل مختلف برانگیخته شود. از خواب بیدار شدن ناگهانی، فعالیت جسمانی، اضطراب و حتی خوردن یک فنجان قهوه می تواند باعث افزایش ضربان قلب شود. همچنین تکان های شدید، بدغذایی و گرسنگی می تواند موجب سرگیجه های مختصر شود. این حالت های جسمانی هنگامی تشدید می شوند که آنها را نشانه ای از یک بیماری بدانید و مضطرب شوید. اضطراب باعث ایجاد نشانه های جسمانی می شود که افزایش تپش قلب، تنفس سطحی، و لرزش مختصر دست و پا از آن دسته است.
این چرخه باطل ادامه دارد: به خاطر برانگیختگی جسمانی مضطرب می شوید و اضطراب، جسم شما را برانگیخته تر می کند. برای اینکه بر این اختلال غلبه کنید، باید این تفکرات منفی را متوقف کنید و جسم خود را نیز آرام کنید.
2- تنفس خود را اصلاح کنید.
از مهمترین علل حمله وحشتزدگی این واقعیت است که اضطراب موجب تغییر نوع تنفس می شود. فرد مضطرب عموما تند تند نفس می کشد و تنفس او سطحی و با قسمت بالای سینه است. این نوع تنفس موجب می شود اکسیژن کمتری به بدن برسد و علاوه بر احساس تنگی نفس، درد قفسه سینه و حتی سرگیجه را به همراه خواهد داشت.
تغییری ساده در شیوه تنفس می تواند جلوی این مشکلات را بگیرد: هوا را با چهار شماره فرو دهید، تا چهار شماره نگه دارید، با چهار شماره بیرون دهید، و تا چهار شماره صبر کنید. این کار را باید حداقل 5 دقیقه انجام دهید. اگر چندین بار این نوع تنفس را تمرین کنید، هنگام آغاز حمله وحشتزدگی می توانید به سرعت روش تنفس خود را اصلاح کنید و از بدتر شدن نشانه های جسمانی خود جلوگیری کنید.
3- آرام سازی را بیاموزید.
اگر می خواهید هنگام حمله وحشتزدگی بر خود مسلط شوید، باید این توانایی را به دست بیاورید که در هر موقعیتی بتوانید اضطراب را در خود کنترل کنید. یک راه ساده برای غلبه بر اضطراب آرام سازی یا ریلکسیشن است. آرام سازی موجب می شود بتوانید علائم اضطراب را مهار کرده و مانع افزایش آنها شوید. می توانید تمرین های آرام سازی را در طول روز و هنگامی که احساس می کنید در شرف حمله وحشتزدگی هستید، اجرا نمایید.
4- تفکر خود را اصلاح کنید.
با آغاز حمله وحشتزدگی، بیشترین چیزی که موجب بدتر شدن حال شما می شود، افکار منفی است که درباره مرگ، جنون و سکته به شما هجوم می آورند. هنگام حمله بکوشید به یاد بیاورید که پیش از این هم دچار این حملات شده اید و پس از مدتی کاهش خواهد یافت.
حمله های قبل هم منجر به حادثه جدی نشدند و علتش هم رفتارهای ایمنی شما نبوده. سعی کنید افکار منفی دیگری که به ذهن تان می رسد را شناسایی کرده و آنهار ا زیر سوال ببرید. به عنوان مثال آقای پاکروان فکر می کرد تپش زیاد قلب مضر است و موجب بیماری می شود. پس از مشورت با پزشک خود دریافت که قلب یک عضله است و به کار گرفتن عضله، و ضربان تند قلب به خودی خود خطرناک نیست.
5- از حمله ها فرار نکنید.
ممکن است همه این استدلال ها برای شما حرف های توخالی به نظر برسد و با خود بگویید اگر اتفاقی برای من افتاد، چه کسی پاسخ می دهد؟ اگر این فکر به ذهن شما برسد، همچنان اقداماتی انجام خواهید داد تا با حمله های وحشتزدگی مواجه نشوید، و اگر هم حمله اتفاق افتاد، سعی می کنید اقدامی انجام دهید که جلوی حمله قلبی و مرگ را بگیرید (و نه جلوی اضطراب را)، مثلا قرص آرام بخش خواهید خورد و یا دراز خواهید کشید.
هیچ کس نمی تواند با استدلال شما را قانع کند که اتفاقی برای شما نخواهد افتاد. اکنون که این گام ها را برای مدیریت اضطراب و اصلاح افکار منفی خود برداشته اید، باید وارد عمل شوید و با این حمله ها روبرو شوید. به خاطر داشته باشید که اگر مشکلی در بدن شما وجود داشت، پزشک ها از آن آگاه می شدند.
سعی کنید به موقعیت هایی که تا به حال از آنها فرار می کردید، نزدیک شوید و بدون هیچ اقدامی برای پیشگیری، با حمله ها روبرو شوید. تنها کاری که لازم است در هنگام حمله های اضطراب انجام دهید، مدیریت اضطراب و اصلاح فکرهای فاجعه آمیز است.