معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد خاطر همه روزنامهنگاران را از بابت جشنواره مطبوعات راحت کرد!حسین
انتظامی که در برنامه تلویزیونی «زندهباد زندگی» و به مناسبت نمایشگاه
مطبوعات سخن میگفت اعلام کرد امسال جشنواره مطبوعات را نخواهیم داشت و این
برنامه به سال بعد موکول میشود.وی گفت: دلیل این مسئله هم این است که
اصحاب نظر و متخصصین رسانه معتقدند که جشنواره مطبوعات نیازمند بازنگری
است ضمن اینکه آنها بر این باورند که در حال حاضر متغیر بحرانی رسانهها،
بحث اخلاق حرفهای است.معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد تاکید کرد: باید به
جای تاکید و تکیه بر مسائل فنی و تکنیکی مانند انتخاب بهترین گزارش یا
بهترین مصاحبه، به مسائل زیربناییتر در حوزه مطبوعات و رسانهها پرداخته
شود.یادآور میشود معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد سال گذشته نیز از
برگزاری نمایشگاه مطبوعات طفره رفت و به عنوان اتفاقی نادر نمایشگاه
مطبوعات دایر نشد. امسال نیز نمایشگاه مطبوعات با تأخیر و اما و اگرهای
فراوان دایر گردید.
آقای انتظامی توضیح نداده که اگر بهانه لغو جشنواره
امسال مطبوعات بازنگری در آن و بحران اخلاق حرفهای است، جناب ایشان در طول
14-15 ماهی که مسئولیت معاونت مطبوعاتی را برعهده داشته، چرا تدبیری برای
این امر نیاندیشیده است؟!گفتنی است معاون مطبوعاتی روز سهشنبه در
اقدامی شائبهبرانگیز و بیسابقه و در حالی که برخی نامزدها به نشانه
اعتراض انصراف داده بودند، به عنوان نماینده مدیران مسئول در هیئت نظارت بر
مطبوعات انتخاب شد. از 4 هزار مدیرمسئول تنها حدود 300 نفر در این
انتخابات نمایشی شرکت کرده بودند. منتقدان میگویند دولت خود در هیئت نظارت
بر مطبوعات نماینده دارد و دولتی کردن نماینده مدیران مسئول به عنوان یک
نهاد مدنی نقض غرض و شائبهبرانگیز است به ویژه اینکه معاونت مطبوعاتی در
یک سال اخیر و در موضوع توزیع یارانهها ناعادلانه رفتار کرده است. عجیب
اینکه برخی نشریات همسو یا تحت نظر معاون مطبوعاتی، سهمهای خاص از این
یارانهها بردهاند! همچنین با فشار برخی مطبوعات دولتی در همین مدت برخی
نشریات منتقد مانند وطن امروز، 9 دی و یالثاراتالحسین با محدودیت، تهدید و
توقیف موقت روبرو شدند.
روزنامه وطنامروز در واکنش به دولتی کردن
انتخاب نماینده مدیران مسئول در هیئت نظارت بر مطبوعات نوشت: آنچه
خبرگزاریها از ماجرای انتخاب نماینده مدیران مسئول مطبوعات روایت
کردهاند، تصویری از یک اتفاق حقیقتا تاسفبار را ارائه میکند.وطن
امروز میافزاید: انتظامی معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد است. امور مربوط به
رسانهها نیز توسط معاونت تحت مدیریت او انجام میشود. به زبان بسیار ساده،
از یارانه نقدی گرفته تا سایر حمایتهای دولتی از رسانهها در اختیار
اوست. کاندیداتوری معاون مطبوعاتی دولت شائبهبرانگیز است. آنکه و آنچه از
این شائبه و اتهام آسیب میبیند، شأن و اعتبار معاونت مطبوعاتی و دولت است.نویسنده
خاطر نشان کرد: نگاه و رفتار دولت نسبت به رسانه در این مدت کاملا آشکار
شده است. حداقل رسانههای منتقد نسبت به سختگیریهای بیش از اندازه دولتی
نسبت به انتقادات، گلایه دارند. تذکرات پیاپی، اخطارهای مکرر و در برخی
موارد توقیف نشریات، آن هم در یک بازه زمانی کوتاه از آغاز به کار دولت،
نشان داد این دولت میانه خوبی با رسانهها ندارد اما وقتی معاون مطبوعاتی
همین دولت، به عنوان نماینده اهالی رسانه در هیئت نظارت بر مطبوعات انتخاب
میشود، در واقع رفتار دولت نسبت به اهالی رسانه تایید میشود!
وطنامروز
نوشت: چطور باید انتظار داشت یک وکیلالدوله، مدافع امور رسانههایی باشد
که عموما منتقد دولت هستند؟ اساسا ماهیت رسانه با تکلیف آقای انتظامی
سازگاری ندارد. بر همین اساس اگر فردا روز، حسین انتظامی در جایگاه نماینده
اهالی رسانه در هیئت نظارت بر مطبوعات، رای به توقیف یک روزنامه منتقد
دولت داد، آیا آبرویی باقی میماند؟!
معاون اوباما: یهودی نیستم اما یک صهیونیست هستم!
معاون باراک اوباما گفت: من یک صهیونیست هستم.به
گزارش العالم و العربیه جو بایدن در مصاحبه با سیانان اظهار داشت: وقتی
یک سناتور جوان بودم میگفتم که اگر یهودی بودم صهیونیست میشدم ولی من یک
صهیونیست هستم و نیازی نیست که برای صهیونیست بودن یهودی باشی.وی
میگوید: پدرم به من گفته بود که یهودی بودن پیش شرطی برای صهیونیست شدن
نیست، این من هستم، یک صهیونیست. اسرائیل برای امنیت یهودیان جهان یک ضرورت
است.معاون رئیسجمهوری آمریکا، خاورمیانه را به یک منطقه سخت و پرمشکل
تشبیه کرد و گفت: «موشکهای حزبالله در مرزهای شمالی اسرائیل در کنار
برنامه اتمی ایران، در این منطقه هستند.»
بایدن همچنین مدعی شد آمریکا به جمهوری اسلامی ایران اجازه دستیابی به جنگافزارهای اتمی را نمیدهد.او
خاطر نشان کرد آمریکا روزانه 8/5 میلیون دلار، به اسرائیل ارائه میدهد تا
به اسرائیل در مسائل امنیتیشان در منطقه در شش سال آینده، کمک کند.بایدن
چندی پیش نیز اعلام کرد باراک اوباما بیشترین خدمتها را به اسرائیل کرده و
حتی اگر اسرائیل وجود نداشت ما در آمریکا باید خرج میکردیم و این دولت را
تأسیس میکردیم.
پایان بینتیجه مذاکرات مسقط
منابع
رسانهای غرب میگویند مذاکرات مسقط بدون نتیجه و پیشرفت به پایان رسید.با
پایان این دور از مذاکرات، مذاکرات بعدی به وین و تاریخ 27 آبان موکول شده
است.خبرگزاری
آسوشیتدپرس در گزارشی نوشت: مقامهای وزارت خارجه آمریکا در مورد مذاکره
کری با همتای ایرانی گفتند نگرانیها بابت اختلافهای واقعی هنوز باقی
است.آسوشیتدپرس
افزود: مقامهای آمریکایی گفتند نگرانی در خصوص مواردی که کری پیش از نشست
به عنوان «اختلافهای واقعی» از آن یاد کرد، هنوز وجود دارد.پیش از
این تصور میشد مذاکرات عمان میتواند نتایج مذاکرات بعدی در وین را مشخص
کند، اما دو مقام ارشد وزارت خارجه آمریکا که با کری در سفر عمان همراه
بودند نشستها را «دشوار، بیپرده و جدی» توصیف کردند.
همچنین خبرگزاری رویتر در گزارشی از دو مبدأ مسقط و پکن نوشت: چند روز مذاکرات ایران، آمریکا و اروپا بینتیجه تمام شد.خبرگزاری
فرانسه نیز در گزارش مفصلی از مسقط نوشت: مذاکرات وزرای امور خارجه ایران و
آمریکا، در حالی پایان یافت که هیچ یک از آنان در مورد موضوعات حل نشده
باقیمانده برای دست یافتن به توافق جامع هستهای توضیحی ندادند.این
خبرگزاری افزود: هر یک از طرفین در بیش از 10 ساعت مذاکرات خصوصی مطالبات
خود را بیان کردند، تردیدهای طرف مقابل را کاهش دادند در حالی که نگرانیها
از بابت دست نیافتن به توافق تا زمان ضربالاجل افزایش یافته است.علی
واعظ کارشناس مسائل ایران در گروه بحران بینالملل، به خبرگزاری فرانسه
گفت: «توافق جامع هستهای ایران تا زمان پایان ضربالاجل به دست نمیآید،
آنچه هنوز قابل دستیابی است موفقیتی است که براساس آن بتوان زمان فعلی را
تمدید کرد.»
همزمان لیندسی گراهام سناتور آمریکایی گفت؛ کنگره مانع
تصویب هرگونه توافق بد با ایران خواهد شد. کنگره به تحریم رأی داده و با
لغو آن مخالفت خواهد کرد.کری و اوباما گفتهاند حاضر نیستند به خاطر توافق با ایران کنگره را دور بزنند.در
همین حال خبرگزاری ایسنا در گزارشی نوشت: در حالی که ایران بر لغو کامل
تحریمهای یکجانبه و همهجانبه غرب در مذاکرات هستهای تأکید دارد، ولی به
نظر میرسد برخی از اعضای 5+1 سعی دارند نامی از تحریمها در جریان
مذاکرات به میان نیاورند یا به جای واژه «لغو» تحریم از واژه «خوب نبودن»
افزایش تحریمها در ادامه مذاکرات و توافق احتمالی جامع سخن گویند! ایران و
5+1 کمتر از یک سال قبل در سوم آذر 1392 بر سر یک برنامه اقدام مشترک
(توافق ژنو) به تفاهم رسیدند که یکی از مهمترین اهداف این تفاهم «رسیدن به
راه حل جامع شامل یک فرایند متقابل و گام به گام است و به رفع همهجانبه
تمامی تحریمهای شورای امنیت، تحریمهای چندجانبه و تحریمهای ملی مربوط به
برنامه هستهای ایران میانجامد.»ایسنا از قول کارشناسان نوشت: براساس
آنچه تاکنون مطرح شده، آمریکا سعی دارد به هر بهانه از هدف ترسیم شده در
چارچوب این برنامه برای برداشتن همهجانبه تمامی تحریمها علیه ایران به
ویژه در سطح رسانهها شانه خالی کند. آمریکا در پی آن است تا نامی از
تحریمها به میان نیاورد و مشکل اصلی در مذاکرات هستهای را موضوع غنیسازی
ایران و اختلاف نظرها بر روی آن نشان دهند.
این خبرگزاری تأکید کرد:
اما رفتار آمریکا و متحدانش در مذاکرات هستهای نشان میدهد آنها به بهانه
وجود قوانین داخلی و مشکلات سیاسی یا ارجاع این موضوع به تأیید آژانس و
گزارشهای آن درباره فعالیتهای هستهای، سعی دارند واژه «لغو» تحریمها را
به «تعلیق» یا «افزایش ندادن» آنها در توافق احتمالی کاهش دهند که نقض
کامل توافق اولیه ژنو است.
اشک تمساح رژیم صهیونیستی برای انپیتی
معاون
وزارت خارجه رژیم صهیونیستی گفت ایران تهدید بزرگی است که میتواند با
موشکهای دوربرد اسرائیل را مورد هدف قرار دهد.ضاحی
هانگبی به روزنامه دیولت آلمان گفته است: تهران با موشکهای دوربرد خود
قادر است اسرائیل را مورد هدف قرار دهد. بزرگترین خطر این است که رژیم
ایران بنیادگرایانه و نامعقول عمل میکند.در حالی که رژیم نامشروع
اسرائیل از عضویت و نظارت انپیتی طفره میرود و صاحب چند صد کلاهک اتمی
است، هانگبی مدعی شد: اگر غرب غنیسازی اورانیوم از سوی ایرانیها را
بپذیرد، هر کشور دیگری نیز چنین تقاضایی را مطرح خواهد کرد و این یعنی
پایان معاهده «انپیتی».(!!)یادآور میشود سال گذشته قرار بود کنفرانس
خاورمیانه عاری از سلاح هستهای با هدف فشار بر صهیونیستها و نظارت بر
فعالیتهای اتمی این رژیم در هلسینکی برگزار شود که با فشار آمریکا لغو
شد.بر اساس معاهده انپیتی، اعضای آژانس حق غنیسازی اورانیوم را دارند.
مقام صهیونیست: خطر اصلی برای غرب محور شیعه است
رئیس سابق کابینه وزارت دفاع رژیم صهیونیستی گفت: کشورهای غربی به شدت به همکاری ایران نیاز دارند.میخائیل
هرزوگ در مصاحبه با اوروا درباره مذاکرات هستهای غرب با ایران و توافق
ژنو گفته است: بیلان این وضعیت از یک سال پیش تاکنون متغیر است. از یک سو،
این توافق باعث آن نشد که برخی فعالیتهای اتمی ایران متوقف شود اما تردیدی
نیست که توافق مقدماتی پیگیریهای بهتری نسبت به برنامه اتمی ایران به
دنبال داشت و اکثر تحریمها همچنان به قوت خود باقی است.وی درباره
اختلافات موجود بر سر تعداد سانتریفیوژها و تعلیق تحریم ها میگوید: ایران
زیر بار کاهش 10 هزار سانتریفیوژ به 1500 سانتریفیوژ نرفت. دومین اختلاف
بزرگ به مدت زمان توافق بازمیگردد. غرب به یک بازه زمانی بلند مدت تا 20
سال فکر میکنند، در حالی که مقامات ایرانی در تلاشاند تا این مدت را به
10 سال تقلیل دهند.هرزوگ اذعان کرد: در غرب هیچ علاقهای به رویارویی
با ایران وجود ندارد؛ برعکس، کشورهای غربی در این برهه از زمان به شدت به
همکاری ایران در مقابله با داعش نیاز دارند.
وی ادامه میدهد: موضع رسمی
اسرائیل این است که یک توافق خوب منجر به آن خواهد شد که ایران به توان
غنیسازی اورانیوم در خاک خود دست نیابد، سانتریفیوژ نداشته باشد و ذخایر
اورانیوماش از بین برود.این مقام سابق صهیونیست همچنین تصریح کرد:
مقامات اسرائیلی میگویند، و من فکر میکنم حق با آنهاست، که شما نباید به
ایران برای همکاری علیه داعش باج بدهید؛ چرا که این در نهایت به نفع خود
ایران تمام خواهد شد. ولی مهمترین نکتهای که اسرائیل بیان میکند این است
که خطر محور تشیع که تحت حمایت ایران قرار دارد، کمتر از تهدید داعش نیست.این
محور افراطی اسلامگرا، برخلاف داعش از سوی یک قدرت منطقهای حمایت میشود
که دارای بلند پروازیهای بسیاری، از جمله تبدیل شدن به یک قدرت هستهای و
تامین 100 هزار راکت برای حزبالله لبنان است.
*ایران
نقل قولی در مورد تحقیق و تفحص از دانشگاه آزاد
مشاور
رسانهای رئیسجمهوری خبر داد «فرهاد دانشجو» مدیریت پیشین دانشگاه آزاد
درخواست تعلیق تحقیق و تفحص از دانشگاه آزاد را داشته است. «محمدرضا صادق»
درحاشیه بازدید از بیستمین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاریهای کشور به آنا
گفت: من اطلاع دارم که در دوره قبل هم دکتر دانشجو درخواست تعلیق این کار
را داشت.
آقای دانشجو به بنده نیز گفت که در این خصوص میخواهد با
نمایندگان مجلس و کمیسیون آموزش مکاتبه و مذاکره کند و از آنان این درخواست
را داشته که تحقیق و تفحص از دانشگاه آزاد اسلامی معلق شود و به بعد از
انتخابات ریاستجمهوری یازدهم موکول شود.
ایجاد 30 پُست مشاوره فراتر از قانون
روزنامه رسالت افشا کرد که دولت قبل 40 پست برای مشاوره به رئیس دولت قبل تعریف کرده بود.
این
روزنامه در شماره روز گذشته خود در مطلبی با عنوان «پست سازمانی رئیس
جمهوری سابق» نوشت که دولت قبل 40 پست سازمانی با عنوان «مقام کارشناس
عالی» در دبیرخانه شورای مشاورین رئیس جمهوری ایجاد کرده بود که حقوق و
مزایای آنها با حقوق و مزایای معاونان وزرا، استانداران و سفرا همتراز بود.
رسالت
با تأکید بر اینکه «قانونگذار حداکثر تعداد مشاوران رئیس جمهوری را 10 نفر
تعیین کرده است» افزود: در جوف همین مصوبه 8 کارشناس عالی برای شورای
ایرانیان خارج از کشور و 19 مشاور عالی برای مرکز ملی رقابت افزوده شد.
نکته
قابل تأمل که این روزنامه به آن اشاره نکرد این است که به اعتراف و اذعان
وزرا و اعضای کابینه نهم و دهم، رئیس دولت قبل حتی به نظر وزرای خود هم
وقعی نمینهاد و معلوم نیست کار واقعی این مشاوران چه بوده است و به چه
دلیل اندازه وزرا حقوق میگرفتند؟!
اعتراض کدخدایی به معترضان یک نظر
مشاور
عالی شورای نگهبان اعلام کرد آیتالله احمد جنتی دبیر شورای نگهبان درباره
«اعدام» کاندیداهای معترض به انتخابات سال 88 به عنوان «شهروند» اعلام نظر
کرده است.
به گزارش مشرق، «عباسعلی کدخدایی» درحاشیه بازدید از
بیستمین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاریهای کشور با اشاره به اعتراضهای
گسترده به خاطر این اظهار نظر جنتی گفت: اگر ما مدعی آزادی هستیم، هر کس
میتواند نظر خود را اعلام کند و به عنوان شهروند این نظر قابل بیان است.
حالا آیتالله جنتی نظری را مطرح کردند و اگر کسی این نظر را قبول ندارد،
میتواند استدلال کند، ضرورتی ندارد هجمه وارد کنند.
حذف مأموران متخلف گشت امنیت اخلاقی
رئیس پلیس امنیت اخلاقی نیروی انتظامی اعلام کرد مأموران متخلف گشت امنیت اخلاقی از سیستم حذف خواهند شد.
به
گزارش ایرنا، سرهنگ «محمدمسعود زاهدیان» در حاشیه نمایشگاه مطبوعات گفت:
مأموری که در حوزه فعالیت خود خارج از دستور سازمانی عمل کند و با مخاطب
برخورد شخصی داشته باشد از سیستم حذف خواهد شد.
وی افزود: البته در
برخی موارد عدهای با اهداف خاص و از پیش تعیین شده سعی در تحریک مأمور
نیروی انتظامی برای تهیه فیلم، تصویر و انتشار در فضای مجازی میکنند تا از
آن به عنوان اهرمی علیه نظام استفاده کنند.
*جمهوری اسلامی
*اظهار
نارضایتی از کمتوجهی بنیادشهید و امورایثارگران به جانباران به ویژه در
مورد تأمین هزینههای درمانی آنان رو به افزایش است. تماسهای تلفنی با
روزنامه جمهوری اسلامی و ارسال نامه در این زمینه همچنان ادامه دارد و
ایثارگران خواستار توجه به مشکلات خود توسط مسئولین بنیادشهید میشوند.
آنها، میگویند بنیاد شهید بهتر است به جای اقدامات تبلیغاتی، به حل مشکلات
ایثارگران بپردازد.
*نخستوزیر رژیم صهیونیستی هم از نتایج مذاکرات
هستهای ایران و 1+5 عصبانی است. بنیامین نتانیاهو که این روزها با نزدیک
شدن به زمان اعلام توافق جامع هستهای بین ایران و گروه 1+5 نگرانی شدیدی
دارد، بار دیگر در سخنانی به آمریکا و کشورهای گروه 1+5 هشدار داد با ایران
توافق نکنند. روزنامه اسرائیلی "جروزالم پست" نوشت نخستوزیر اسرائیل شب
چهارشنبه در سخنرانی ویدئو کنفرانسی خود خطاب به مجمع عمومی یهودیان
آمریکای شمالی گفت: امیدوارم خبرهائی که از مذاکرات هستهای به گوشم
میرسد، صحت نداشته باشد. نتانیاهو گفت:همانطور که در نشست مجمع عمومی
سازمان ملل امسال گفتم ممکن است به بهانه مقابله با داعش اجازه داده شود
ایران در آستانه اتمی شدن باقی بماند، در این صورت نبرد با داعش را میبرید
اما در جنگ اصلی شکست میخورید. جان کری وزیر امورخارجه آمریکا روز گذشته
همزمان با ترک مسقط به قصد شرکت در نشست "اپک" در چین، از هواپیما با
نتانیاهو به صورت تلفنی گفت و گو کرده و او را در جریان مذاکرات دو روزه
خود با ظریف در عمان قرار داد. ممکن است عصبانیت نتانیاهو و آنچه در این
سخنرانی گفته به دلیل برخی خبرهایی بوده که وزیرخارجه آمریکا درباره
مذاکرات مسقط به او انتقال داده است. رژیم صهیونیستی روز دوشنبه با ارسال
نامهای به وزرای خارجه گروه 1+5 نگرانی خود را از روند مذاکرات هستهای
این کشورها با ایران تشریح کرده بود.
*اسقف سابق کانتربوری در
انگلستان از روبنده زنان مسلمان در مدارس ابتدایی حمایت کرده و گفته است
وحشتی که از روبنده در جامعه انگلیس ایجاد شده بیمعنی است. به گزارش
پایگاه خبریonislam، لرد روان ویلیامیز اسقف سابق کانتربوری گفته است من
یاد گرفتهام به قیافه آدمها و تلاش برای شناسایی هویت آنها کاری نداشته
باشم و فقط به چیزی که میگویند توجه کنم؛ من میدانم وقتی مردم از یک سنت
یا یک آئین چیزی نمیدانند، موضع منفی و مخالف اتخاذ میکنند، به همین خاطر
باید آنها را توجیه کرد؛ حرف من این است که وحشت از روبنده چیز غیرطبیعی و
اغراق شدهای است که بسیاری از مردم به آن مبتلا هستند. سال گذشته وزیر
کشور انگلیس خواستار ممنوعیت روبنده در مدارس این کشور شده بود اما
دیویدکامرون با آن مخالفت کرد ولی از درخواست در مورد برداشتن روبنده زنان
مسلمان توسط مدیران مدارس حمایت نمود.لرد ویلیامز قبلاً نیز با هرگونه موضع
خشن و سلبی در قضیه روبنده و پوشیه زنان مسلمان مخالفت کرده بود. وی حتی
زمانی خواستار گنجاندن قوانین اسلامی در متون قانونی انگلیس نیز شده بود
چرا که میگفت دولت باید قبول کند برخی از اقلیتها در انگلستان حقیقتاً
این قوانین را دوست ندارند. در انگلیس 7/2 میلیون مسلمان زندگی میکنند.
*وزیر
اوقاف مصر در واکنش به دعوت سلفیهای مصر از مردم برای برگزاری تظاهرات و
بالا بردن قرآنها در روز 7 آذر گفت: دعوت به بالا بردن قرآنها تجاوز به
قداست کتاب و خیانت است. به گزارش شفقنا به نقل از پایگاه روزنامه "الدستور
مصر" محمد مختار جمعه افزود: دعوت به بالا بردن قرآنها تحت عناوین سیاسی
یا حزبی در واقع بیپروایی محض است، چنین دعوتهایی خبیث و گناه است و در
پرتو منافع گروههایی قرار میگیرد که از سلفیها حمایت مالی میکنند و آنها
با این اقدام خود، تصویر ذهنی- تاریخی خوارج را دوباره زنده میکنند. جبهه
سلفیهای مصر چند روز پیش در یک دعوت به برگزاری تظاهرات و بالا بردن
قرآنها در روز هفتم آذر علیه حکومت مصر و آزادی بازداشت شدگان این جبهه
دعوت کرده بود.
به گزارش لرستانی
"ناصر ابوشریف" نماینده جهاد اسلامی در تهران و "دکتر غضنفر رکن آبادی"
سفیر پیشین ایران در بیروت با حضور در برنامه گفتگوی ویژه خبری چهارشنبه 21
آبان ماه به تشریح علت دور تازه جنایت های رژیم صهیونیستی بر ضد فلسطینیان
پرداختند.
به گزارش خبرنگار لرستانی، به دهمین بسته از گزارش خاطرات «آیتالله مهدویکنی» رسیدیم.
در این قسمت آیتالله مهدوی از ارتباط آیتالله بروجردی با حضرت امام(ره) و نقش وی در احیای حوزه علمیه قم میگوید.
قضیه اردستان
قضیه
اردستان از این قرار بود که در نوروز سال 1328 که با ایام فاطمیه مصادف
بود، من به دعوت بعضی از دوستان اردستانی – که با آنها هم دوره و هم حجره
بودیم – برای گذراندن ایام تعطیلات به اردستان رفتیم و در مدرسه علوم دینی
آنجا که در کنار مسجد جامع قدیمی آن دیار بنا شده بود سکونت گزیدیم.
میزبان، جناب آقای سید جلال حسینی ظفرقندی بود که هماکنون امام جماعت و
روحانی ظفرقند میباشند. مدرسهی مزبور با مدیریت مرحوم حجتالاسلام حاج
سید علی آقا طباطبایی اداره میشد.
اردستان از بخشهای اصفهان بود
که متأسفانه تحت نفوذ بهاییها قرار گرفته بود. مرحوم طباطبایی اقدامهای
اساسی کرده و مسلمانها را از اختلاط با بهاییها و از نفوذ آنها در شئون
اجتماعی و دینی مسلمانان باز داشته بود. ما به صرف ورود به اردستان به
مناسبت ایام فاطمیه مجلس سوگواری در مسجد جامع برپا کردیم. در آن مجلس آقای
سید جلال حسینی و جناب آقای صادقی (که اینک قائممقام امام جمعه خرمآباد
میباشند) منبر رفتند. بهاییها در هراس افتادند. رییس ژاندارمری اردستان –
به نام سروان فاطمی از بنی اعمام دکتر فاطمی وزیر امور خارجه مصدق – با
دریافت رشوه از بهاییها دستور اخراج و تبعید ما را از اردستان صادر کرد و
با تمهید مقدماتی ساختگی، من و آقای سید جلال حسینی را در حضور مردم مورد
ضرب و شتم قرار داد و عمامه ما را برداشت و دستهای آقای حسینی را با
عمامهاش از پشت بست و به وسیله ژاندارم کتک فراوان زد و بالاخره پرونده
بدی برای ایشان درست کرد و ایشان را به اتهام اهانت به شاه به دادگاه
اصفهان اعزام کرد و مرا از اردستان اخراج و به قم تبعید کرد، در این سفر که
سه روز تقریبا طول کشید، یک شب در نطنز و شب دیگر در کاشان در مدرسه «باب
ولی» بیتوته کردم که با طلاب کاشانی از جمله آقای امامی کاشانی و آقای
راستی و سایر دوستان آشنا شدم – این دوستی تاکنون ادامه دارد – ما به محض
ورود به قم جریان را حضور حضرت آیتالله بروجردی گزارش کردیم.
آقا
که شنیده بودند که ما در اردستان توسط ژاندارمری کتک خورده و تبعید
شدهایم بسیار عصبانی بود. افرادی که با ایشان ارتباط نزدیکتری داشتند نقل
میکنند که معظمله به اقبال گفت: اینها فرزندان ما هستند، شما چطور جرأت
میکنید که به فرزندان ما اهانت کنید و آنها را مورد ضرب وشتم قرار دهید.
باید اینها، یعنی کسانی که طلبهها را زدهاند، تنبیه بشوند. این موضوع
گرچه یک مسئله جزئی و موضعی بود، ولی نشان میداد که ایشان سازش با دستگاه
نداشتند که مثلا مسامحه کنند و بگویند گذشت میکنم؛ از این رو فرمودند
اینهایی که این کار را کردند باید تنبیه بشوند و پس از دیدار با ایشان،
میروم جریان را دنبال میکنم. که بعد هم دستور داد تمام مسئولانی که آنجا
بودند – حتی رییس ژاندارمری که آنجا کتک زده بود – شش ماه از خدمت تعلیق
شود و بعد همه رؤسای آنجا از قبیل بخشدار، رئیس ژاندارمری و بسیاری از
رؤسای ادارات آنجا را تعویض کردند. این برخورد آیتالله بروجردی به علما و
مردم یاد داد که اگر یک طلبه یا روحانی مورد تعدی و اهانت واقع شد بایستی
مراجع و زعمای دینی از آنها دفاع کنند و در آن زمان اتخاذ موضع صریح در
مقابل رژیم مانند حضرت امام متأسفانه معمول نبود و کمتر کسی جرات میکرد با
رژیم تند برخورد کند.
آیتالله بروجردی و احیای حوزه قم
مرحوم
آیتالله بروجردی نقش فراوانی در بازسازی حوزه علمیه قم پس از رضاخان
داشت. واقعا ایشان مؤسس و مبدع حوزه بودند. بعد از اینکه مرحوم آیتالله
حائری آمدند و حوزه را تاسیس کردند و بعد هم رضاخان حوزه را تقریبا متلاشی
کرد، با اقدامات ایشان بود که حوزه حیات مجددی پیدا کرد. واقعا فضلایی که
با ایشان بودند، چه آن دسته که از بروجرد آمدند و چه فضلایی که بعد دور
ایشان جمع شدند یا آنهایی که درقم بودند، تمام اینها مجموعهای بودند که بر
محور مرحوم آیتالله بروجردی گرد آمدند. حضور ایشان در حوزه با آن موقعیتی
که دستگاه هم روی ایشان حساب میکرد، نفوذی که در مردم ایران مخصوصا عشایر
لرستان داشت، وجاهت و جاذبه علمی ایشان که از اکناف و اطراف، بزرگان و
فضلا همه را جمع میکرد، تمام اینها موجب میشد که بگوییم واقعا حوزه علمیه
قم را ایشان احیا و زنده کردند. من فکر میکنم اگر بخواهیم حرکت اسلامی و
شیعی و انقلابی را در سده اخیر ریشهیابی کنیم باید اصلش را به ایشان
بدهیم، گرچه هر کسی در مرحلهای کار مبارزه با رژیم را شروع کرده، اما اساس
و بنیان را ایشان ریخته است. با اینکه ایشان فقیهی بودند که در محیط سنتی و
مذهبی بزرگ شده بودند، ولی بسیار روشنفکر و واقعبین و آیندهنگر بودند.
ما در همان دورهای که درس فقه و اصول و درس خارج میخواندیم، به تشویق
ایشان برای خواندن درسهای جدید به تهران آمدیم، من و برخی دوستان تقریبا سه
سال، تابستانها در تهران به معلومات جدید و زبان خارجی مجهز شدیم و این
دوره را به دستور ایشان در مدرسه علوم گذارندیم، آن زمان آیتالله بروجردی
با مرحوم علامه کرباسچیان و اشخاص که در مؤسسه مدرسه علوی بودند ارتباط
داشتند و آنها را تأیید میکردند.
یکی از دلایل آیتالله بروجردی
مبنی بر تشویق ما برای یادگیری فنون جدید این بود که ما باید برای تبلیغ
به خارج از کشور برویم. بنابراین لازم بود با معلوماتی متناسب از جمله زبان
انگلیسی آشنا شویم. درآن زمان در قم وضعیت به گونهای بود که هر کس
انگلیسی میخواند و درصدد یاد گرفتن این زبان بود، میگفتند این طلبه نیست و
از زی طلبگی خارج شده، میخواهد دانشگاهی بشود، اما ایشان به این حرفها
گوش نمیکرد و اصرار بر این داشت طلبهها برای تبلیغ باید به خارج بروند و
شرط لازم این کار یادگیری زبان خارجی است، که این نشانه روشنبینی ایشان
نسبت به گسترش اسلام بود، که اسلام نباید فقط در قم و در حوزهها بماند.
البته این سخن را حالا که آدم میشنود به نظر چیز مهمی نیست، اما آن زمان
که زبان انگلیسی خواندن، در حوزه مستهجن بود خیلی مهم بود. ایشان تشویق
میکردند طلبهها فیزیک، شیمی و درسهای جدید بخوانند و آمادهی رفتن به
محیط علمی بشوند و حتی در اجرای این نقشه اقدامات علمی زیادی انجام داد.
از
طرف دیگر ارتباط شان با جامعهالازهر مصر و دارالتقریب بسیار مهم بود
ایشان مسئلهی تقریب بین مسلمین را جدا تأیید میکرد و از کارهایی که
مسلمانان را از تقریب و وحدت باز میداشت نهی میکرد.
ایشان،
مهرهایی که- مهر نماز، رویش عکس گنبد و بارگاه یا حتی اسم امام حسین(ع) بود
نهی میکردند و میگفتند این کار را نکنید. البته فتوا نمیدادند و حکم
ولایتی داشتند، ولی اینگونه بود که همه میشنیدند میگفتند که آقا فرمودند
نباید این طور نماز خواند، و در صحت نماز شبه میکردند و علتش این بود که
میگفتند: مخالفین، وهابیها یا دیگران میگویند شماها روی گنبد سجده
میکنید و مثلا عبادت غیرا... میکنید به خاطر اینکه این توهم پیش نیاید،
ایشان نهی میکردند که شیعهها این کار را بکنند و این برای عدهای ماجراجو
و وهابی مستمسک نشود که مسلمانها را از هم دور کنند.
یک بار خودم
در قم دیدم که زائری از زائران حضرت معصومه (ص) به زمین افتاده و عتبهی
حرم مطهر را میبوسید، ایشان با عصایی که در دستشان بود پشت گردن آن بندهی
خدا گذاشتند و با عصبانیت گفتند برخیز،برخیز، این چه کاری است که شما
میکنید؟ این کارها را نکنید که دشمنان ما بگویند شما در برابر قبور
ائمهتان سجده میکنید این کارها را نکنید، خوب نیست ایشان نسبت به مسائلی
که مسلمانها را از هم دور میکرد و بهانهای برای دشمنان میشد که
برداشتهای غلط از تشیع بکنند، برخورد میکردند.
آن روشنبینیها
نشان میدهد که مرحوم آیتالله بروجردی چنانچه بیشتر موقعیت پیدا میکردند
بیش از اینها میتوانستند برای گسترش اسلام و تشیع فعالیت کنند البته این
وجهی از وجود شخصیت ایشان بود، ایشان در مجلس درس در مقام اثبات حجیت
گفتار و رفتار و عمل اهل بیت (ع) ، به حدیث تلقین استدلال می کردند و
میفرمودند: قطع نظر از مسئلهی خلافت و امامت، وظیفهی ما این است که به
همهی مسلمانان بگوییم که پیغمبر فرمودند:"... انی تاریک فیکمالثقلین"
یعنی من دو چیز سنگین و گرانقدر در میان شما باقی گذاردم اگر به هر دو چنگ
بزنید هرگز گمراه نخواهید شد، آن دو" کتاب خدا و عترت من" است مرحوم
آیتالله بروجردی در درس میفرمودند بر فرض که مرجعیت سیاسی ائمه را
نپذیریم، ولی مرجعیت علمی و دینی آنها مسلم است و هیچ مسلمانی نمیتواند
آن را انکار کند بالاخره در یک جا ما باید به آنها رجوع کنیم و راهی جز
این نداریم که روش، سنت و گفتارشان را بپذیریم. این، بیانی بود که مرحوم
آیتالله...بروجردی در درس بیان میکردند و میفرمودند که ما به برادران
اهل سنت با صراحت میگوییم که راهی جز این کار ندارند، اما هم در
وصیتنامهشان به همین نکته اشاره فرمودهاند.
آیتالله بروجردی و بهاییها
در
جریان مبارزه با بهاییها، مرحوم آیتالله بروجردی همراه با آقای فلسفی
فعالیتهایی را شروع کردند در این زمینه به یاد دارم که جناب آقای فلسفی
سخنرانیهایی در تهران و در مسجد اما فعلی(مسجد شاه سابق) داشتند، که من
بعضی از آن منبرها را از رادیو گوش میدادم در آخر ماه رمضان بود که ما به
حظیره القدسبهاییها، محفل اصلی بهاییها که الان در اختیار سازمان
تبلیغات است آمدیم، آنجا گنبدی بزرگ داشت با کاشی کاری معرق سنتی، آن زمان
که آقای فلسفی در رد بهاییها سخنرانی میکردند و از رادیو مستقیما پخش
میشد در اواخر ماه رمضان، شاه ایشان را احضار و گفته بود قدری موج را
پایینتر بیاورید زیرا آمریکاییها از خارج به من فشار میآوردند که
بهاییها برخورد نکنید، آقای فلسفی گفته بودند که من کاری را با موافقت
خودتان شروع کردن و شما خودتان موافق بودید که این کار را بکنیم حالا که
شروع کردیم اگر در وسط کار در ماه رمضان سکوت کنیم مردم چه خواهند گفت؟
قهرا مردم میگویند لابد فلسفی پول گرفته و سکوت کرده است؛ چون ایشان وعده
داده بود که در ماه رمضان در این باره صحبت میکند شاه گفته بود شما ادامه
بدهید، اما کیفیت بحث را آرامتر و مردم را به آرامش دعوت کنید و از آنها
بخواهید که به مرکز آنها حمله نکنند و با آنها برخورد نکنند و آخرین
کاری هم که شد همان بود که گفتند به مردم بگویید که شما کاری به
حظیرهالقدس نداشته باشید، دولت خودش آنجا را خراب می کند، لذا مردم از
مسجد امام آمدند برای تماشا که دولت چگونه آنجا را خراب میکند.
من
آن وقت جوان بودم و نسبت به این جریان اطلاعات زیادی نداشتم، منتهی وقتی با
دوستان رفتیم دیدیم که گنبد را با طمانینه خراب میکنند، یعنی با چکش
کمکم کاشیها را خرد کرده و پایین میآوردند اما خراب کردن آنجا چیز آسانی
بود، بولدوزر میخواست تا از اساس تخریب شود و با کلنگ و چکش کاری از پیش
نمیرفت، در همان خیابان به دوستانم گفتم که حتما نقشهای در کار است. این
خراب کردن واقعی نیست فقط برای اینکه مردم را آرام کنند این کار را کردند
و البته ظاهر گنبد را خراب کردند و به بهاییها گفته بودند که این کارها
برای این است که تا حدودی جوش و خروش و هجمهی مسلمانها کم بشود سپس روی
آن را شیروانی پوشش دادند که تا این اواخر باقی بود.
ارتباط آیتالله بروجردی با امام
امام،
رحمهالله از جمله کسانی بود که برای آوردن آیتالله بروجردی به قم اقدام
کرده بود دربارهی ارتباط آیتالله بروجردی با امام اجمالا آن ایام
میشنیدیم که اما دیگر در جلسات خصوصی ایشان شرکت نمیکنند البته در درس
همیشه شرکت میکردند؛ تا زمانی که درس آیتالله بروجردی ادامه داشت اما
شرکت میکردند و ما پس از درس اصول همراه امام با طلاب در جلسهی درس
آیتالله بروجردی شرکت میکردیم و اما همواره حریم ایشان را به عنوان رئیس
حوزه و زعیم شعبه محترم میشمردند.
آیتالله کاشانی و فعالیتهای سیاسی
بعد
از اینکه مرحوم آیتالله کاشانی از تبعید به ایران برگشتند، انتخابات
دورهی دکتر مصدق مهمترین مسئله بود در آن زمان دو نفر از مجتهدین فتوا
دادند که مردم باید در انتخابات شرکت کنند و افراد صالح را انتخاب کنند؛
یکی مرحوم آیتالله کاشانی و دیگری هم مرحوم آیتالله سید محمد تقی
خوانساری بود این دو نفر اطلاعیههای بزرگ چاپی با هم امضا کرده بودند و
بالای آن هم مطالب مفصل برای انتخابات نوشته بودند که لزوم حضور مردم را در
انتخابات توجیه کنند این اعلامیهها را به در و دیوار قم و مدرسهی فیضیه
نصب کرده بودند باوجود فتوای آقایان، چون جو قم برای این گونه امور مناسب
نبود، اعلامیه ها را میکندند، هواداران این دو مرجع اعلامیهها را
میچسباندند، اما مخالفین، آنها را میکندند در مدرسه ی فیضیه هم به دستور
متولی مدرسه، آقای ابنالشیخ، خادمها اطلاعیهها را میکندند ما دوباره
اطلاعیه را میچسباندیم ولی خادمها آنرا کندند به همین خاطر یک شب خودم به
تنهایی اطلاعیهای علیه آقای ابنالشیخ نوشتم و چون چسب نداشتم با مربا به
دیوار مدرسه فیضیه چسباندن، گفتم: توهین به فتوای دو نفر از مجتهدین
بزرگ، توهین به امام زمان است و ما طلاب، نمیتوانیم آنرا تحمل بکنیم و اگر
دوباره تکرار بشود چنین و چنان میکنیم و تهدیدهای این جوری کردیم.
برای
انتخاب قم دو نفر نامزد بودند:یکی مرحوم ابوالفضل مصباح التولیه که متولی
آستانهی مقدسهی حضرت معصومه (س) بود و دیگر سید مهدی رضوی وکیل دادگستری،
که اصلا قمی، ولی ساکن تهران بود. وی انسان خوب، متدین، علاقمند به دین و
دیانت و جزو ملیون آن زمان بود که نامزد مجلس شده بود.
مرحوم
لاهوتی، خدایش بیامرزاد، از مروجین آقای رضوی بود آقای لاهوتی در آن زمان
سخنرانی خیلی خوبی بود در خیابان ارم ستاد انتخاباتی آقای رضوی قرار داشت و
غالبا آقای لاهوتی از بلندگوش ستاد آقای رضوی سخنرانی میکرد عدهای از
طلاب هم به ایشان کمک میکردند در روز انتخابات؛ ما عدهی زیادی از طلاب
تهران بودیم که برای رای دادن در صف ایستادیم و مردم ما را به هم نشان
میدادند که طلبهها در انتخابات شرکت میکنند بعضی از روی تعجب و برخی از
استهزاء و مسخره.
طلاب تهران در مسائل سیاسی معمولا فعالتر بودند و
اگر بعضی از طلبههای دیگر هم سیاسی بودند و طلبههای تهران وابستگی
داشتند ما یک مجمع سیاسی داشتیم، که اعضای آن عبارت بودند از:آقایان
محمدیگیلانی، محفوظی، خادمی اصفهانی، شیخ محمود شمس، سمندری نجفآبادی،
مرحوم شیخ احمدی جنیدی(اهل پیشوای ورامین و ابوالشهداء و امام جمعهی
رودسر) و مرحوم شیخ عباس قمی از علمای پیشوای ورامین، شیخ علی آقای پهلوان و
برادرش آقای شیخ حسن، شیخ جواد الهی، امامی کاشانی، شیخ علی آقای تهرانی و
مرحوم مولایی که به سال از ما بزرگتر بود و در آن زمان با فداییان اسلام
ارتباط داشت.
ائمهی جماعات تهران و آیتالله کاشانی
در
آن زمان به آیتالله کاشانی تهمتهایی میزدند و برخی افراد هم سعی
میکردند از ایشان دوری کنند. قضیهای که نقل میکنم نمونهای از این امر
که مربوط به یکی از ائمهی جماعت تهران بود ودر محرم اتفاق افتاد. آیتالله
کاشانی با عدهای که اطرافشان بودند وارد شدند.
آقای کاشانی
معمولاً به طور گروهی و جمعی حرکت میکرند. در آن ایام کسانی که به ایشان
علاقه داشتند با سلام و صلوات، ایشان را وارد مجلس میکردند . این روش موجب
ناراحتی گروهی از علما ومردم وباعث گفتگو واعتراض میشد که چرا ایشان این
گونه وارد میشود ومثلاً برای ایشان سلام وصلوات میفرستند. علاوه براین،
آیتالله کاشانی در هر مجلسی که وارد میشدند قبل از سخنرانی واعظ،
دربارهی بیداری و سیاست و امثال اینها صحبت میکردند و مردم را به مبارزه
تشویق میکردند. آن زمان با تبلیغات دشمنان، برخی از مردم و علما، ایشان
را به انگلیس بودن متهم میکردند وایشان را دنباله رو سیاست خارجی ها
قلمداد مینمودند وبه علما و روحانیونی که وارد سیاست میشدند انگ خارجی
وانگلیسی میزدند. به همین خاطر وقتی ایشان وارد شدند وکنار صاحب مجلس
نشستند وخواستند قبل از واعظ چند کلمه صحبت کنند، صاحب مجلس با اکراه اجازه
داد؛ آیتالله کاشانی درسخنان خود مسائل سیاسی روز را مطرح کردند. صاحب
مجلس بعداً اظهار ناراحتی میکرد که ایشان مجلس ما را با این حرفها آلوده
کرد. همهی اینها حاکی از جوی بود که علیه ایشان ساخته بودند.
منبع: کتاب خاطرات آیتالله مهدویکنی
به گزارش ایفنام،این روزها مسوت اوزیل جدا از مسائل ورزشی، دغدغه های عجیبی نیز دارد.
ستاره ای که 120 روز قبل با تیم ملی آلمان فاتح جام جهانی شد، با «مصطفی» اوزیل، درگیری پیدا کرده است.
به طوریکه کار به شکایت و دادگاه کشیده شده است.
*وضعیت حاد در خانواده اوزیل ها
براساس آنچه گزارش شده، وضعیت حادی در خانواده اوزیل ها حاکم شده است. بین مسعود 26 ساله (بازیکن آلمان و آرسنال) و مصطفی، پدر 49 ساله اش، دادگاه در حال وساطت است.
ظاهرا همه چیز در این درگیری به موضوعات مالی ربط دارد. مصطفی از شرکت بازاریابی متعلق به پسرش به خاطر عدم پرداخت کمیسیونش در چند معامله، طلبکار است.
وی به دادگاه شکایت کرده تا به زعم خویش ٦٣٠ هزار یورویش را بگیرد.
*واکنش پسر
اما مسعود نیز بیکار ننشسته است. او نیز از طریق وکیلش مدعی شده که پدرش باید مبلغی را به حساب شرکت واریز کند.
در واقع او پدرش را بدهکار به شرکت خود معرفی کرده است.
بازیکن آرسنالی ها گفته پدرش باید یک میلیون یورو به اضافه خودروی شرکت را که در اختیارش بوده، بازگرداند.
*رابطه تیره و تار پدر و پسر
انتشار این اخبار در رسانه ها باعث حیرت بسیاری شده است چرا که کمتر کسی تصور می کرد مناسبات پدر و پسر خانواده اوزیل ها، اینگونه تیره و تار شود.
آن هم در شرایطی که مصطفی تا اکتبر سال 2013، مدیر عامل همین شرکت یعنی «شرکت اوزیل با مسئولیت محدود» بود و همچنین مدیر برنامه پسرش نیز محسوب می شد.
وی حدودا بعد از انتقال اوزیل از وردربرمن به رئال مادرید در سال 2010 به جای محمودرضا فاضلی، مدیر برنامه ایرانی، نقش وکیل ورزشی پسرش را ایفا می کرد.
*اصل ماجرا
همچنین از گزارش ها مشخص می شود که اصل درگیری این دو پدر و پسر از حدود یک سال قبل که مسعود از رئال مادرید به آرسنال نقل مکان کرد، آغاز شده است.
گویا پدرش در راه انتقال فرزندش به لندن، مدعی دریافت یک میلیون یورو به عنوان کمیسیون بوده است.
*طلاق همسر، عامل درگیری اولیه
ظاهرا این موضوع عاملی جدی برای برهم خوردن ارتباط پدر و فرزندی شده است اما آنهایی که به این خانواده نزدیکترند نقل می کنند که مصطفی در سال گذشته «گلزار»، همسرش یعنی مادر مسعود را طلاق داده و این موضوع باعث خشم و ناراحتی فراوان اوزیل جوان شده است.
از آن موقع به بعد حتی بین این پدر و پسر هیچ تماسی وجود نداشته است.
*مصطفی: نامزد سابق مسعود عامل درگیری بود
در ارتباط با این موضوع جنجالی، پدرش مجبور شده واکنشی نیز نشان دهد. وی در مصاحبه ای با یک روزنامه چاپ کلن عنوان کرده نه مسائل مالی و نه طلاق همسر، عامل برهم خوردن مناسبات خانوادگی با مسعود نبوده بلکه مشکل از طرف فرزندش بوده است.
این که «مندی کارپیستو»، نامزد سابق پسرش این وسط به جای تقویت ارتباطات خانوادگی، عامل برهم خوردن مناسبات پدر و فرزندی شده است.
او گفت: مندی میان پدر و فرزندش قرار گرفت و باعث دیوانگی مسعود شد.
*امیدواری به احیا مناسبات
با توجه به اتفاقات روی داده در خانواده اوزیل ها، عمده علاقمندان مایلند تا رابطه پدر و فرزندی این دو عضو خانواده اوزیل ها خوب و مثل گذشته شود. چیزی که تا به این لحظه به طور رسمی اتفاق نیفتاده است اما گفته شده چند روز قبل به صورت ضمنی، عنوان کرده اند از ادامه شکایت چشم پوشی می کنند.
با این حال دادگاه محلی شهر دوسلدورف طرفین را فراخوانده تا این موضوع را کاملا مشخص کند.
موضوعی که تا به این لحظه ستاره آلمان و آرسنال درباره اش هیچ اظهارنظری در رسانه ها نکرده است.